روابط ایران و اروپا در پساترامپ| بهانه برای کمرنگ کردن پایبندی تهران به برجام!
کارشناس مسائل اروپا معتقد است اروپا خواهان عبور از خسارتهای ناشی از تحریمها بر ایران است و احتمالاً رفتارهای منطقهای و موشکی را به بهانهای تبدیل خواهند کرد و با کمرنگ کردن پایبندی ایران به برجام و نادیده گرفتن خروج آمریکا از توافقات بینالمللی، بایدن را بهعنوان شروعی نو در نظر خواهد گرفت.
- انتخابات رژیم آمریکا با فراز و فرودهایی که هرکدام قرینه کافی برای اثبات ناکارآمدی نظام لیبرال دموکراسی است، برگزار شد، اما حواشی و پیامدهای منفی آن هنوز به پایان نرسیده است؛ حواشیای که بخشی از آن به لشکرکشی خیابانی دو نامزد و خشونت و درگیری آنها بر میگردد.
لیبرال دموکراسی که به عنوان نظام سیاسی حاکم بر رژیم آمریکا و برخی دیگر کشورها در طول بیش از یک قرن گذشته به عنوان الگویی برای دیگر کشورها تجویز میشد در انتخابات اخیر آمریکا رنگ باخت و بیش از پیش آشکار شد که این، آن نظامی سیاسیای نیست که بتواند مشکلات امروزی بشر را حل کند وای بسا باعث جنگ و جدل و خونریزی در اقصی نقاط جهان شده است.
به هر روی برگزاری انتخابات آمریکا و مشخص شدن تقریبی رئیس جمهور رژیم آمریکا ناگزیر باعث تغییر در برخی معادلات سیاسی خواهد شد، اما آنچه مسلم است اینکه هیچ تأثیری در راهبردی این رژیم در قبال کشورمان ایران اسلامی نخواهد داشت چرا که سنگ بنای رژیم آمریکا بر اساس زورگویی، استثمار، غارت اموال ملتها و ... بنا نهاده شده و این مشی دقیقاً بر خلاف ماهیت نظام جمهوری اسلامی ایران است.
آنچه در این نوشتار مد نظر است بررسی تغییر رئیس جمهور آمریکا بر روابط با اروپاست که ناگزیر سیاست خارجی ما هم از آن متأثر خواهد بود. برای بررسی بیشتر نقش اروپا در مواجهه با ایران در دوره انتقالی ریاستجمهوری آمریکا، با عابد اکبری کارشناس مسائل اروپا به گفتوگو نشستم.
نگاه اروپا خصوصاً کشورهای فرانسه و آلمان را به پیروزی بایدن در این دوره از انتخابات آمریکا چگونه قابل ارزیابی است؟
بررسی پیامهای تبریک امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه و آنگلا مرکل صدراعظم آلمان به بایدن، نشانگر اولویتهای اروپا برای حفظ منافع قاره سبز و به ویژه فرانسه و آلمان در رابطه با همپیمانی فراآتلانتیکی است. در حال حاضر، سران اروپا مایل به رفع مشکلاتی هستند که با حضور ترامپ در رأس قدرت ایجاد شده است. موضوعاتی که بهطور کلی از دستور کار سیاست خارجی آمریکا خارج شده یا انحرافی جدی در دستورکارهای چند جانبهگرایانه و لیبرالیستی آمریکا ایجاد کرده است.
هدف دوری از ملیگرایی آمریکایی دوران ترامپ و تأکید بر باز تعریف همپیمانی با آمریکا و عبور از سیاست اول آمریکاست. در سطح بینالمللی و جهانی، بحران سلامت، بحران آب و هوایی، برخورد با چین و بحران امنیت بینالمللی برای اروپا وجود دارد که برای رفع آنها چندجانبهگرایی بسیار مهم است. در عین حال، از دید اروپا، چندجانبهگرایی میتواند سوختگیری مجدد موتور محرکه اتحادیه برای عبور از بحران آتی رقابت چین و آمریکا و ضررهای ناشی از آن برای اروپا نیز باشد.
پیروزی بایدن معنایی شخصی برای مکرون و مرکل نیز دارد. مکرون امیدوار است با توجه به پیروزی بایدن بتواند اعتباری را که در داخل کشورش و در دوران ترامپ از دست داد، بازیابد و برای دور دوم انتخابات ریاستجمهوری فرانسه نیز پیروز شود. در آلمان، آنگلا مرکل نیز بایدن را فرصتی برای بقا و حیثیت «میراث مرکل» میداند. تأکید مرکل بر ارزشهای مشترک نظم لیبرال، میتواند همگرایی اروپا و آمریکا را افزایش دهد و با یادآوری هنجارهای این نظم بهویژه در حوزه حقوق بشر به کشورهایی مانند چین بار دیگر به اهرم اروپایی تبدیل شود.
ازنظر ژئوپلیتیکی چطور؟
ازنظر ژئوپلیتیکی، بحران کرونا مسائل مهمی را برای اروپا در حوزه رقابت چین و آمریکا مطرح کرده است. طبق پیشبینیهای پساکرونایی، نفوذ ژئوپلیتیک آمریکا و بودجه نظامی آن، پس از این بحران با توجه به مشکلات اقتصادی داخلی این کشور کاهش خواهد یافت. با وجود این، انتخاب بایدن بهمعنای کمکهای بیشتر همپیمانان اروپایی در این حوزه میتواند باشد.
نقش اروپا در قبال ایران و برجام چگونه خواهد بود؟
در دوره انتقالی، اروپا امیدوار است از ظرفیت خود برای اثرگذاری بر آمریکا در شکلدادن به تحولات آتی نظام بینالمللی در راستای اهداف و منافع سیاست خارجی خود استفاده کند. با توجه به اینکه در حال حاضر اروپا خود پیمانها و توافقات مجدد بسیاری را باید بار دیگر با آمریکای بایدن مطرح کند، پیشبینی میشود اروپاییها به همان سیاست واسطهای بین ایران و آمریکا نیز بهطور جدی ادامه دهند.
نقش اروپا در قبال ایران و برجام چگونه خواهد بود؟
در دوره انتقالی، اروپا امیدوار است از ظرفیت خود برای اثرگذاری بر آمریکا در شکلدادن به تحولات آتی نظام بینالمللی در راستای اهداف و منافع سیاست خارجی خود استفاده کند. با توجه به اینکه در حال حاضر اروپا خود پیمانها و توافقات مجدد بسیاری را باید بار دیگر با آمریکای بایدن مطرح کند، پیشبینی میشود اروپاییها به همان سیاست واسطهای بین ایران و آمریکا نیز بهطور جدی ادامه دهند.
اگرچه اتحادیه اروپای ضعیف امروز، خود امید ندارد، بتواند نقشی مهم در نظم آتی بینالمللی ایفا کند، اما مایل است نقشی محوری بین ایران و آمریکا و دیگر معادلات بینالمللی داشته باشد. اروپا خواهان عبور از خسارتهای ناشی از تحریمها بر ایران است و احتمالاً رفتارهای منطقهای و موشکی را به بهانهای تبدیل خواهند کرد و با کمرنگ کردن پایبندی ایران به برجام و نادیده گرفتن خروج آمریکا از توافقات بینالمللی، بایدن را بهعنوان شروعی نو درنظر خواهد گرفت.
در این دوره انتقالی احتمال بروز پسلرزههای ترامپ علیه ایران وجود دارد و ممکن است اروپا بهرغم ادعای خود بهعنوان واسطه، درمقابل این رویکرد سکوت کند.
پس از استقرار بایدن در کاخ سفید سیاست اروپاییها چگونه دنبال خواهد شد؟
در این دوران، ایران با تغییر داخلی، در بازهای تا دوران انتخابات ریاستجمهوری و پس از آن با حضور کابینه جدید در قدرت مواجه خواهد شد. در حالی که مذاکرات آمریکا و اروپا در خصوص ایران ادامه خواهد داشت و مانند دوران ترامپ احتمال غافلگیری ایران وجود دارد.
پس از استقرار بایدن در کاخ سفید سیاست اروپاییها چگونه دنبال خواهد شد؟
در این دوران، ایران با تغییر داخلی، در بازهای تا دوران انتخابات ریاستجمهوری و پس از آن با حضور کابینه جدید در قدرت مواجه خواهد شد. در حالی که مذاکرات آمریکا و اروپا در خصوص ایران ادامه خواهد داشت و مانند دوران ترامپ احتمال غافلگیری ایران وجود دارد.
طبق سناریوهایی که دموکراتها و بایدن برای ایران درنظر گرفتهاند، اروپا فقط به واسطهای در قبال ایران تقلیل خواهد یافت که اهرم فشار بر ایران برای مذاکره با آمریکا و درخواست بازگشت ایران به مرحله قبل از گامها و کوتاه آمدن ایران از سیاستهای منطقهای و موشکی مطرح خواهد شد.
مکرون به عنوان واسطه مانند گذشته خواهان ایفای نقش در تنشهای میان ایران و آمریکا خواهد بود. طرح بحث «مذاکره» با آمریکا، بهعنوان امری مبهم و تحت فشارهای شدید کنونی بر ایران ادامه خواهد یافت که قدرت مذاکره را از ایران سلب خواهد کرد.
اروپا به جای واکاوی و رفع معضلات ناشی از سیاستهای «فشار حداکثری»، بیشتر بر رفع «اول آمریکا» در مناسبات بینالمللی، به ویژه برجام تمرکز خواهد داشت.
پیش بینی میشود اروپاییها با استقرار بایدن در کاخ سفید سیاست «اول اروپایی» را در پیش بگیرند که قبل از پرداختن به مسایل مختلف بینالمللی متمرکز بر مشکلات عدیده بهوجود آمده بین آنها و آمریکا در دوره ترامپ باشد و نمیتوان انتظار یک دیپلماسی موثر از اروپا در دوره پسا ترامپ در قبال سایر موضوعات داشت.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *